
چشم انداز تجارت فولاد
طبق تجربه سالهای گذشته به نظر میرسید سرمایهگذاران خارجی ایران را صرفا بهعنوان بازاری بزرگ برای فروش محصولات خود ببینند، سیاست دولت برای دور جدید ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران، انتقال تکنولوژی تولید به کشور به جای واردات صرف است. سیاست یاد شده از سوی دولت در حالی وجود دارد و بارها در مجامع رسمی اعلام شده که به نظر میرسد طرفهای خارجی نیز تا حدودی به آن واقف شدهاند. به این ترتیب توجه خارجیها به سیاست جدید کشورمان در صنعت فولاد نیز بهعنوان یکی از بخشهای مهم اقتصادی جلب شده است تا آنجا که رسانههای خارجی در تحلیلهای خود از شرایط به موضوع لزوم سرمایهگذاری در ایران اشاره میکنند.
رویترز با اشاره به افزایش قابل توجه تولید فولاد در ایران و بینیازی از واردات نوشت: «شرکتهای خارجی در دوره پساتحریم به جای برنامهریزی برای فروش فولاد به این کشور باید در زمینه انتقال تکنولوژی با شرکتهای ایرانی همکاری کنند.» در ادامه این گزارش با اشاره به برنامه فولادسازان ایران برای رساندن ظرفیت تولید خود به ۵۵ میلیون تن در سال ۲۰۲۵ گفته شده است؛ «در حالیکه تولیدکنندگان فولاد جهان امیدوارند با رفع تحریمها وارد بازار چند میلیارد دلاری ایران شوند و تولیدات خود را روانه بازار این کشور کنند سرمایهگذاران ایرانی در حال افزایش تولید محلی هستند و حتی انتظار میرود تولید مازاد برای صادرات داشته باشند.»
اما در کنار اشاره به احتمال محدود بودن فضا برای واردات فولاد به ایران، به فرصتهای سرمایهگذاری در زمینه انتقال تجربههای فنی و تجهیزات تاکید میشود. حال با تمام این تفاسیر و در حالیکه در دنیا به سرمایهگذاری در صنعت فولاد ایران بهعنوان یک فرصت اقتصادی خوب نگاه میشود کارشناسان به چالشهایی اشاره میکنند که همچنان میتوانند مسیر ورود سرمایهگذاران به صنعت فولاد را با پستی و بلندی همراه کنند.
یکی از چالشهای پیش روی صنعت فولاد که کارشناسان بر آن تاکید دارند بحث صادرات است. به این ترتیب اگرچه ممکن است اینگونه به نظر برسد که با افزایش تولید فولاد ایران به ۵۵ میلیون تن در سال ۱۴۰۴، واحدهای فولادساز به سرمایهگذاری برای افزایش تولید نیاز خواهند داشت، اما از سویی نیاز اساسی که با این میزان تولید برای فولادسازان ایجاد خواهد شد، بازارهای صادراتی هستند. در واقع اینطور به نظر میرسد که افزایش تولید فولاد ارتباط مستقیمی با بازارهای خارجی فولادسازان خواهد داشت. با این تفاسیر این سوال مطرح میشود که با فرض جذب سرمایهگذاران خارجی و ورود تکنولوژیهای جدید تولید به کشور به منظور افزایش ظرفیت تولید، آیا فضایی برای صادرات حجم عظیمی از فولاد تولید شده وجود خواهد داشت یا فولادسازان با معضل مازاد تولید مواجه خواهند شد؟ این سوال در شرایطی وجود دارد که دامپینگ فولادسازان چینی قیمتها را در بازارهای جهانی تا جایی کاهش داده که عرصه رقابت را برای هر فولادساز دیگری تنگ کرده است.
اما از دیگر چالشهایی که در گفتوگو با کارشناسان به آن اشاره میشود، بحث انتقال تکنولوژی به کشور است. اگرچه انتقال تکنولوژی یکی از شروط اصلی برای ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور است، اما آنطور که کارشناسان میگویند با توجه به وجود نداشتن برنامهای جامع برای روزهای پس از ورود سرمایهگذاران به کشور، احتمال بینتیجه بودن رفت و آمدهای طرفهای خارجی به کشور در بخش فولاد بالا خواهد بود. یک کارشناس در این زمینه عقیده دارد بعید نیست در نتیجه بیبرنامگیهایی که حالا وجود دارد، بحث انتقال تکنولوژی تولید در حد حرف باقی بماند.
صادرات فولاد، به کدام بازار؟
همانطور که پیش از این اشاره شد اگرچه تولید ۵۵ میلیون تنی در افق ۱۴۰۴ فرصتی خوب برای جذب سرمایهگذاران خارجی و افزایش سطح تکنولوژی تولید به شمار میرود، اما مانعی جدی به نام بازارهای صادراتی پیش روی آن قرار میگیرد. چالش یاد شده در حالی وجود دارد که مهدی کرباسیان، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت صادرات فولاد در سال جاری را ۴ میلیون تن ارزیابی کرده و پیشبینی این رقم را برای سال ۱۴۰۴ به ۱۰ میلیون تن برآورد کرده است. اگرچه ممکن است فولادسازان به دلیل رکودی که در بازار داخلی وجود دارد و همچنین تکیه به بازارهای فعلی خارجی بتوانند صادرات ۴ میلیون تنی را تا انتهای امسال محقق کنند، اما به نظر میرسد صادرات ۱۰میلیون تنی فولاد در سال به بازارسازیهای جدید نیاز داشته باشد. کارشناسان در کنار اشاره به لزوم ایجاد بازارهای جدید برای رسیدن به صادرات ۱۰ میلیون تنی به موضوع دیگری اشاره میکنند که بحث صادرات را با چالشی جدیتر همراه میکند. یک کارشناس صنعت فولاد با اشاره به اینکه نیاز صادراتی ایران در افق ۱۴۰۴ و با وجود تولید ۵۵میلیون تنی در سال در بهترین حالت ۲۰ میلیون تن خواهد بود، میگوید: مصرف سرانه فولاد در کشور در بهترین سال ۲۷۰ کیلوگرم بود که این رقم در سال ۹۳ به ۲۰۰ کیلوگرم رسید، این رقم درحالی برای هر ایرانی وجود دارد که در کشورهای صنعتی مصرف سرانه فولاد ۴۰۰ کیلوگرم به ازای هر نفر است. محمدرضا دانشگر در ادامه با این فرض که در سالهای آینده رونق اقتصادی به کشور بازگردد و مصرف سرانه فولاد ایران به سطح کشورهای صنعتی برسد، میگوید: در این حالت که میتوان گفت خوشبینانه هم هست، اگر جمعیت کشور را نیز ۹۰ میلیون نفر در نظر بگیریم، میزان مصرف داخلی ما به ۳۶ میلیون تن در سال خواهد رسید بنابراین ما در بهترین حالت به صادراتی ۲۰میلیون تنی نیاز خواهیم داشت. دانشگر در حالی بر اساس برنامه جامع تولید فولاد به ضرورت برنامهریزی برای صادرات ۲۰ میلیون تن اشاره میکند که با توجه به حضور چین و ترکیه بهعنوان دو رقیب سرسخت، فضا را برای رقابت ایران محدود ارزیابی میکند. در حال حاضر قیمت میلگرد صادراتی چین کمتر از ۳۰۰ دلار است. چین در حالی با پیشنهاد قیمت ۲۹۰ دلار برای میلگرد خود در حال تلاش برای شکستن قیمتها در بازارهای جهانی است که با توجه به کاهش درآمدها در این کشور، به نظر میرسد این سیاست همچنان ادامه داشته باشد. قیمت ناچیز محصولات چینی در بازارهای جهانی در حالی است که با توجه به رشد قیمت قراضه و نیاز ترکیه به واردات قراضه برای تولید محصولات فولادی، هماکنون ترکیه نیز قدرت رقابت خود در مقابل چین را از دست داده است. قیمت میلگرد صادراتی ترکیه هماکنون در محدوده ۳۹۰ دلار است. نکته دیگری که در رابطه با صادرات محصولات فولادی ایران وجود دارد این است که صادرات فعلی فولادسازان بیشتر شامل شمش فولاد میشود. دانشگر با اشاره به این موضوع و در توضیح بیشتر میگوید: شرکتهایی که در حال حاضر به صادرات مشغول هستند، به دلیل استفاده از سنگ آهن و انرژی ارزان بهعنوان ماده اولیه تولید توان رقابت با چین را دارند و این در حالی است که شرکتهای خصوصی با توجه به هزینههای بالایی که برای تولید دارند عملا قادر به ورود به میدان رقابت نخواهند بود. به این ترتیب اگرچه پیشبینی کارشناسان و معاون وزیر برای میزان صادرات فولاد کشور تا سال ۱۴۰۴ فاصلهای ۱۰ میلیون تنی دارد اما باید دید در سالهای آینده چقدر به تولید فولاد بر پایه سنگ آهن اهمیت داده میشود زیرا تنها در این حالت است که فولادسازان با تکیه بر ماده اولیه ارزان قادر به حضور در بازارهای جهانی خواهند بود. این موضوع در حالی وجود دارد که ضرورت تمرکز بر بازارهای جدید نیز از دیگر الزامات رسیدن به صادرات ۱۰ میلیون تنی یا بیشتر خواهد بود.
جذب سرمایههای خارجی از شعار تا واقعیت
اما چالش صادرات در حالی پیش روی برنامه افزایش تولید و ورود سرمایهگذاران به واسطه این برنامهها قرار دارد که به عقیده کارشناسان بازارسازی برای محصولات فولادی نیازمند سیاستهای بلند مدت دولت است. دانشگر در این زمینه میگوید: بازارسازی به سیاستهای بلندمدت دولت و از سویی تکمیل زنجیره فولاد نیاز دارد.
به گفته کارشناسان، زنجیره تولید فولاد که از سنگ آهن تا مقاطع ساختمانی را شامل میشود در حال حاضر هماهنگ نیست و بسیاری از حلقههای تولید از لحاظ ظرفیتی با یکدیگر هماهنگ نیستند و تعادل کافی ندارند. به گفته کارشناسان، درست در همینجا است که حضور سرمایهگذاران خارجی ضروری به نظر میرسد زیرا آنها با شناسایی ظرفیتهای خالی صنعت فولاد میتوانند به این بخشها ورود کنند. اما در کنار تمایلی که ممکن است از سوی خارجیها برای ورود به صنعت فولاد وجود داشته باشد و با فرض اینکه در آینده صادرات فولاد برای تولیدکنندگان آن به یک چالش تبدیل نخواهد شد، مشکلات دیگری بر سر راه ورود سرمایهگذاران خارجی وجود دارد. آن طور که شنیده میشود در حال حاضر شرکتهایی مانند دانیلی ایتالیا، اتوتک فنلاند و اس ام اس دماگ آلمان برای ساخت و احداث پلنتهای فولاد تمایل زیادی برای سرمایهگذاری در ایران دارند اما موضوعی که مدیر ارشد پروژههای گروه صنعتی ایران و اروپا در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به آن اشاره میکند وجود نداشتن برنامهای مدون برای جذب سرمایهگذار در کشور است. هومان خواجه نصیری با اشاره به این موضوع که بخشهای بالادستی صنعت فولاد جذابیت زیادی برای سرمایهگذاران خارجی دارند، میگوید: دورنمای نزدیک این است که تحریمها بهطور کامل رفع خواهند شد و بین شرکتهای خارجی برای ورود به ایران رقابت ایجاد خواهد شد اما به نظر میرسد آن قدر که برای ورود سرمایهگذاران شعار داده میشود، برنامهریزی انجام نگرفته است.
مدیر نمایندگی رسمی اتوتک در ایران در ادامه میگوید: با توجه به نیاز کشور به گندلهسازی و با توجه به اینکه بالانس مواد اولیه در کشور وجود ندارد و از طرفی از برنامه جامع تولید فولاد نیز عقب هستیم، اینطور به نظر میرسد که باید اطلاعرسانی شفافتر و بیشتری نسبت به شرکتهای ایرانی در اختیار سرمایهگذاران قرار بگیرد به این ترتیب آنها برای سفر به ایران و بررسی جزئیات حاضر به ریسک خواهند شد. خواجهنصیری با تاکید بر شفافسازی اطلاعات برای جلب اطمینان سرمایهگذاران خارجی میگوید: در حالت کلی با وجود تمام شعارهایی که برای سرمایهگذاری در ایران داده میشود زمانی که از فضای بینالمللی به بازار ایران نگاه میشود کشش کافی وجود ندارد، از طرفی هیاتهایی که اخیرا وارد ایران شدهاند امکان گفتوگوی جزئی با مدیران مجموعهها را پیدا نکردند و به صحبتهای کلی با مسوولان دولتی بسنده شده است.
از نگاه این کارشناس فعال در نمایندگی اتوتک در ایران، انتقال تکنولوژی تولید فولاد به ایران نیز با چالشهایی همراه است. او در این زمینه میگوید: گندلهسازی در برزیل که با تکیه به سرمایهگذار خارجی انجام شد، از سالی ۵/ ۲ میلیون تن و داخلیسازی ۲۰ درصد، به ۵/ ۹ میلیون تن در سال و با توان ساخت داخل ۹۰ درصد رسید اما این اتفاق رخ نمیداد مگر با برنامهریزی بلند مدت و همکاری دولت. از نظر این کارشناس در حال حاضر با وجود صحبتهایی که میشود برنامهریزی کافی برای رسیدن به تکنولوژی تولید در نتیجه ورود سرمایهگذاران به کشور وجود ندارد. خواجهنصیری با اشاره به طرحهای فعلی میگوید: برای مثال در حال حاضر در منطقه سنگان شاهد حضور چندین سرمایهگذار خارجی از چینیها گرفته تا روسها و اروپاییها هستیم که متاسفانه انتقال تکنولوژی از آنها به دلیل تعدد شرکتها و تفاوت کیفیتی که دارند به راحتی ممکن نخواهد بود.
به این ترتیب به نظر میرسد با توجه به فضایی که به واسطه نزدیک شدن به موعد لغو تحریمها برای ورود سرمایهگذاران خارجی باز خواهد شد، ورود سرمایهگذاران خارجی به صنعت فولاد با چالشهای خاص خود همراه است که تنها با برنامهریزی بلندمدت به استفاده حداکثری از حضور آنها در صنعت فولاد منجر خواهد شد